تقدم علم تجارت بر خود تجارت
یکی از اولویتهای مهم شرعی، مقدم داشتن علم بر عمل است، چون علم راهنما و مرشد عمل است. در حدیث معاذ رضیاللهعنه آمده است: «العلم امامٌ والعمل تابعُه؛ علم پیشوا و عمل پیرو آن است.»(الترغیب و الترهیب:۱۰۷) بنابرین تاجر مسلمان قبل از اقدام به تجارت باید احکام تجارت و انواع معاملات را بلد باشد؛ تا معاملات حرام، فاسد و ناجایز را تشخیص دهد. این گفتۀ خلیفۀ راشد حضرت عمربن الخطاب رضیاللهعنه چه زیبا و بجاست که میفرماید: «لایبیع فی سوقنا إلا من تفقّه؛ در بازارهای ما فقط کسی معامله کند که علم و دانش(آن را) داشته باشد.(بغوی، شرحالسنه:۴/۲۱۱، ترمذی:۳۵۷) اسلام در مورد معاملات رهنمودهای لازم و اساسی را ارائه کرده است که اجرای آنها خیر و صلاح فرد و جامعه را در بر دارد و راههای اختلاف و دشمنی میان افراد جامعه را مسدود میکند.
امام غزالی نوشته است که بر تاجر مسلمان لازم است که علم و احکام شش چیز را بداند: ۱٫ بیع؛ ۲٫ ربا؛ ۳٫ بیع سَلَم؛ ۴٫ اجاره؛ ۵٫ شرکت؛ ۶٫ مضاربه. بزرگترین آسیبی که انواع معاملات را تهدید و مبتلا به حرام میکند، ربا است.(احیاءعلومالدین:۲/۱۳۶) فقهای اسلام احکام همۀ انواع معاملات را با تفصیل در کتابهای فقهی نوشتهاند که باید به آنها مراجعه کرد.
ارکان و شروط معامله و تجارت
تجارت و خرید و فروش دو رکن دارد: ۱٫ ایجاب؛ ۲٫ قبول. رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است: «إنما البیع عن تراضٍ؛ معامله وقتی درست میشود که از روی رضایت و با طیب خاطر باشد.»(سنن ابنماجه:۲۱۸۵) پس باید در میان طرفین معامله ایجاب و قبولی صورت گیرد و هر یک رضایت خود را از انجام معامله اعلام کنند. سه شرط نیز یاید در هر معاملهای یافت شود: ۱٫ شرط اهلیت؛ یعنی عاقدان (طرفین معامله) باید بالغ و دارای رشد عقل باشند. بنابراین عقد معامله از سوی کودک و دیوانه منعقد نمیشود. البته کودکی که عاقل و فهمیده باشد و یا بالغی که کم عقل(معتوه) باشد، میتوانند اهلیت معامله را داشته باشند؛ ۲٫ شرط انعقاد؛ و آن این است که کالای مورد معامله مال بهادار باشد؛ بنابراین معامله شراب، خوک، خودمرده و از این قبیل اشیا منعقد نمیشود. ۳٫ شرط انفاذ؛ و آن عبارت است از اینکه کالای مورد معامله در ملکیت فروشنده باشد و یا ولایت تصرف در آن را شرعاً داشته باشد؛ مثلاً او را در فروش وکیل قرار دهند.
اگر ارکان و شرایط معامله مراعات شود، آنگاه ثبوت ملکیت در کالای مورد معامله را برای مشتری و ثبوت ملکیت در ثمن (بهای نقد کالا) را برای فروشنده فراهم میآورد.
پارهای از معاملات ممنوع
معاملاتی که منجر به ایجاد اختلاف و دشمنی میان مردم میشوند و یا ضرر مالی و جانی برای آنان در بر دارند در اسلام ممنوع قرار داده شدهاند؛ پارهای از این نوع معاملات عبارتند از:
- فروش کالاییکه که هنوز تحویل گرفته نشده و تحویل آن فعلاً ممکن نیست؛ زیرا رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است که هر گاه چیزی را خریداری کردید، پیش از تحویل گرفتن آن، آن را به فروش نرسانید.(مسنداحمد)
- معامله بر معاملۀ دیگران؛ برای خریدار جایز نیست که به صاحب کالا بگوید: معاملهای را که با فلان مشتری انجام دادهای فسخ کن (برهم بزن)، تا من کالای تو را به قیمت بیشتری بخرم. رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم در این خصوص فرموده است: «لا یبیع بعضکم علی بیع اخیه؛ نباید یکی از شما بر معاملۀ برادر مسلمانش معامله کند.»(بخاری:۴/۳۵۲)
- معاملۀ اشیای نامعلوم؛ خرید و فروش اشیایی که چگونگی و مقدار آنها معلوم نیست، مانند: فروختن ماهی در دریا، پشم چیده نشده بر حیوان و شیر دوشیده نشده در پستان حیوان.
- معامله بهصورت غیرقطعی و نامشخص؛ مانند آنکه فروشنده بگوید: این کالا را در صورت نقد به صدهزار و در صورت نسیه به صدودههزار میفروشم و خریدار بدون تعیین نقد یا نسیه بودن، پرداخت قیمت آن را بپذیرد.
- معاملات ربوی که در شمارۀ قبل مجله توضیح آن آمده است؛
- معاملاتی که بر اساس قمار و بختآزمایی باشد؛
- هر معامله و تجارتی که زمینۀ گناه و معصیتی را فراهم آورد و یا به جسم و جان و روح و روان و عقل مردم ضرر برساند؛ مثل معامله و تجارت مواد مخدر و دیگر مشتقات آن؛
- معامله مواد ضرر دهنده و فاسد، مواد خوراکی و نوشیدنیهایی که تاریخ مصرفشان گذشته است.
تجارت کالاهای حرام
تهیه و تولید و خرید و فروش و تجارت کالاهای حرام ناجایز است. در این رابطه اصحاب صحاح و سنن، روایتی از حضرت جابر نقل میکنند که رسول خدا صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است: «خداوند خرید و فروش شراب و گوشت مردار و خوک و بت را حرام گردانیده است.»
و در همین حدیث آمده است که «خداوند یهود را خوار کند؛ زیرا پس از آنکه خداوند پیه گاو و گوسفند را بر آنان حرام کرد، آنها پیه را ذوب میکردند، سپس آن را خرید و فروش میکردند و میخوردند.» رسول خدا صلّیاللهعلیهوسلّم در تأکید بر تحریم شراب فرموده است: «خداوند شراب و شرابخوار و ساقی و فروشنده و خریدار و تهیهکننده و سازنده و حملکننده و گیرندۀ بهای آن، همه را مورد لعن و نفرین قرار داده است.»
تجارت کالاهای فرهنگی مسموم
باید از تجارت کالاهای فرهنگی مسموم مثل فیلمها، ترانهها و مجلات مبتذل که باعث انحراف اندیشه و اخلاق و رفتار انسانها میشوند، اجتناب شود.
اینگونه کالاهای به اصطلاح فرهنگی زیانشان بهمراتب بیش از مواد مخدر و غذاهای آلوده و سرطانزا است؛ زیرا این مواد جان و روح و اندیشه و کرامت و حیثیت و ایمان و اخلاق و حیات انسانها را مورد تهدید جدی قرار داده و یا نابود میکنند.(قرضاوی، نقش ارزشها و اخلاق در ارتباط اقتصاد اسلامی:۳۵۵)
تجارتی که مورد پسند خداوند است
تجارتی مورد پسند خداوند است که مطابق مقررات شریعت اسلام باشد، خداوند فرموده است: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَینَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَۀ عَنْ تَرَاضٍ مِنْکُمْ؛ ای مؤمنان اموال و دارایی یکدیگر را به ناحق و باطل نخورید مگر آنکه دادوستدی به توافق و رضایت طرفین باشد.»(نساء:۲۹)
اسلام به مال و ثروت وقتی ارج مینهد که وسیلهای باشد برای صیانت عزت و نگهداشت کرامت نفس از ابتذال و پستی و نیز وسیلهای باشد برای پیشرفت و رفاه جامعه و دفاع از دین و ایمان در برابر تهاجم دشمنان. از حضرت علی رضیاللهعنه روایت شده که پیامبر اسلام فرموده است: «إن الله یحب أن یری عبده یسعی فی طلب الحلال؛ خداوند دوست دارد بندۀ خود را برای طلب روزی حلال در سعی و تلاش ببیند.»(سیوطی، جامع الأحادیث:۷۲۳۳)
در حدیثی دیگر رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم ارشاد میفرماید: «افضل الکسب عملُ المرء بیده وکل البیع المبرور؛ بهترین و حلالترین کسب، کسب شخص از طریق عمل و دسترنج خویش است و نیز هر دادوستدی که خالی از حرام باشد.»(طبری، المعجم الأوسط :۲۱۴۰٫ مسنداحمد:۱۷۳۰)
همچنین اسلام از دلبستگی به مال بر حذر میدارد، چون هرگاه محبت زیاد به مال در دل انسان قرار گیرد، انسان را نابود میکند و از یاد الله غافل و بندۀ سیم و زر میگرداند. چنانکه الله تعالی فرموده است:إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَۀ؛ بهراستی که اموالتان و فرزندانتان مایۀ آزمون هستند.»(تغابن:۱۵)
در اینباره علامه اقبال چنین سرودهای دارد: نکتهها از پیر روم آموختم/ خویش را در حرف او واسوختم/ مال را کز بهر دین باشی حمول/ نعم مالٌ صالحٌ گوید رسول/ گر نداری اندرین حکمت نظر/ تو غلام و خواجۀ تو سیم و زر
و نیز تجارتی مورد پسند خداوند است که از خدا و رسول و جهاد در راه خدا دوستداشتنیتر نباشد. الله تعالی فرموده است: وَتِجَارَۀتَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیکُمْ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یأْتِی اللهُ بِأَمْرِهِ؛ اگر تجارتی که از کساد آن ترسی دارید و مسکنهایی که خوش دارید، به نزد شما از خدا و رسول و جهاد در راه خدا دوستداشتنیتر باشند، پس منتظر اجرای امر خدا (عقوبت) باشید.»(توبه:۲۴)
ادای زکات اموال تجاری
زکات در بالاترین درجه الزام دینی و اخلاقی و شرعی قرار دارد و در واقع واجبی بسیار اساسی و سومین رکن از ارکان پنجگانۀ اسلام است و جایگاه آن در قرآن و سنّت پس از شهادتین و اقامۀ نماز است. خداوند آن را بر مالکین و صاحبان ثروتی که داراییشان به حد نصاب شرعی رسیده باشد، با هدف پالایش نفس و رشد شخصیت و تصفیۀ اموال فرض قرار داده است؛ بنابرین بر تاجر مسلمان لازم است که پس از گذشت یک سال، قیمت اموال تجاری خود ( قیمت فروش) را محاسبه کرده و اگر به حد نصاب برسند، زکات آنها را ادا کند. و همچنان مقدار واجب زکات هر یک از اموال و اجناس خود را بداند.
تاجر مسلمان و انفاق در راه خدا
در قرآن کریم هر جا که از ایمان ذکری به میان آمده، در کنار آن انفاق و سرمایهگذاری در راه خداوند و مصالح مردم و دادن غذا به مستمندان یادآوری شده است.
در آغاز سورۀ بقره چنین اوصافی برای پارسایان و متقیان که از قرآن و هدایت آن بهرهمند میشوند، ذکر شده است: الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاۀ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ (متقین) آنهایی هستند که به غیب ایمان دارند، و نماز را اقامه مینمایند و از اموالی که به ایشان دادهایم انفاق میکنند.(بقره:۳)
و در جای دیگری از قرآن به برخی از خیر و نیکیهایی که خداوند از انسانها انتظار انجام آنها را دارد، اشاره شده است، از جمله: وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیتَامَى وَالمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاۀ وَآتَى الزَّکَاۀ؛ و مال خود را با وجود علاقهای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و واماندگان در راه میدهد و در راه آزادی بردگان صرف مینماید و زکات اموالش را میدهد.(بقره:۱۷۷)
لذا بر تاجر مسلمان لازم است که علاوهبر ادای زکات، صدقۀ نفلی دهد و جهاد مالی کند. شیخ عبدالله ناصح علوان مینویسد: «شاهرگ حساس و حیاتی تمام جهادهای دیگر مثل جهاد تبلیغی، تعلیمی، سیاسی، نظامی، جهاد مالی است. در همه جهادها برای تهیه وسایل آن جهادها نیاز به مال و ثروت است.»(علوان،آنچه هر جوان باید بداند:۶۸)
نمونهای از تاجران صدر اسلام
در زمان خلافت حضرت صدیق اکبر رضیاللهعنه قحطی شدیدی در مدینه پدید آمد و مردم سخت در فشار و تنگنا قرار گرفتند. در همان روزها برای حضرت عثمان رضیاللهعنه هزار بار غله آمد، فردای آن روز تجار به نزد او آمدند و گفتند: ما خبر یافتیم که برای تو هزار بار غله آوردهاند، آنها را به ما بفروش تا فقرای مدینه از تنگنای گرسنگی نجات یابند. حضرت عثمان به آنان گفت: چقدر به من سود میدهید؟ گفتند: در مقابل ده درهم، دوازده درهم به تو میدهیم. گفت: بیشتر از این به من میدهند. گفتند: چه کسی بیشتر از این به تو سود میدهد، تجار مدینه ما هستیم؟ گفت: به ازای هر درهم به من ده درهم میدهند! آیا مزایده میکنید؟ گفتند: نه. حضرت عثمان فرمود: ای گروه تجار گواه باشید من این هزار بار غله را به فقرای مدینه صدقه کردم.
آری، خداوند در برابر هر کار خیر، ده برابر آن عطا مینماید و برای کسی که بخواهد بیشتر از آن نیز میبخشد. (ابراهیم،آداب تجارت و کسب حلال:۶۷)
تجارت و دعوت به اسلام
تاجران مسلمان همواره در تبلیغ و دعوت عملی به احکام تجارت و نشر و گسترش اسلام در جهان نقش مهم و بهسزایی داشتهاند. تاجران مسلمان الگویی عملی از دستورات اسلام را برای کفار ارائه میکردند و در اجرایی کردن شریعت و عملیسازی اهداف آن مشارکت میکردند. تاجران صدر اسلام نه تنها تاجر بودند بلکه عالم، فقیه و داعی دین نیز بودند.
استفاده از فرصت تجارت برای دعوت به اسلام یکی از راههای گسترش دعوت در عصر حاضر است. مسلمانان از راه تجارت، اسلام را به دورترین نقاط جهان رساندند. امروزه وقتی ما در کشورهایی مانند اندونزی، مالزی، فیلیپین و چین با جمعیت بسیار زیادی از مسلمانان مواجه میشویم، همه بهوسیلۀ تاجران مسلمان مشرف به اسلام شدهاند. اگر امروزه مسلمانان بار دیگر فرهنگ تجارت همراه با دعوت را رایج کنند، دعوت اسلامی جان تازهای خواهد یافت.
نتیجه
تجارت به ظاهر یک شغل مادی و دنیایی است، اما در حقیقت چنین نیست بلکه تجارت جنبههای معنوی و اخلاقی مهمی دارد، بهشرطی که با رعایت احکام و رهنمودهای اسلام انجام گیرد. باید مسلمانان تجارت خود را بر معیارهای اسلامی بنا کنند و با موقعیتهای خوبی که در اختیار دارند از جمله منابع غنی، بنادر مهم، گذرگاهها و آبراههای پرسود اقتصادی میتوانند برای جهان اسلام یک سازمان قدرتمند اقتصادی تشکیل دهند و بیشتر از این به استعمارگران فرصت ندهند تا سرمایههای هنگفت کشورهای اسلامی را به غارت برند و شاهرگهای اقتصادی خود را با زهکشی از منابع و ذخایر کشورهای اسلامی تغذیه و تقویت کنند. که این خود یک تحول عظیمی در بخشهای اجتماعی و اخلاقی مردم بهوجود خواهد آورد.
منابع:
- ابراهیمبن محمد؛ آداب تجارت و کسب حلال؛ مترجم عبدالرسول گلرانی؛ تهران: نشراحسان، ۱۳۷۹٫
- علوان، عبدالله ناصح؛ آنچه که هر جوان باید بداند؛ مترجم مولود مصطفایی؛ چاپ اول، تهران: نشر احسان،۱۳۸۴٫
- قرضاوی، یوسف؛ نقش ارزشها و اخلاق در ارتباط اقتصاد اسلامی؛ مترجم عبدالعزیز سلیمی؛ تهران: نشر احسان، ۱۳۹۰٫
- منذری، الترغیب و الترهیب: ۱/۶۶ حدیث ۱۰۸، چاپ اول، بیروت: دارالفکر، ۱۴۱۴هـ.
نوشتۀ امانالله سعدی ـ بخش دوم و پایانی
چاپ شده در شمارۀ ۶۱-۶۲ فصلنامۀ ندای اسلام