پیشینۀ اندیشۀ سیاسی مسلمانان، به شکلگیری دولت در عهد نبوی برمیگردد، و در واقع «دولتشهر مدینه» اساس و بنیاد اندیشه و عمل سیاسی در تاریخ اسلام است. گرچه تشکیل حکومت و دولت از اهداف اولی و بنیادی دعوت و رسالت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم نبود، اما بهعنوان یک امر اجتماعی و ضرورت انسانی مورد توجه قرار گرفت و از بسترها و ظرفیتهای آن برای پیشبرد اهداف دینی و دعوی و ارائۀ شیوۀ زیست عدالتمحور و قانونمدار استفاده شد.
دولت مدینه براساس یک «قرارداد اجتماعی» شکل گرفت. سیرتنگاران و مؤرخان اتفاقنظر دارند که در مدینه قبل از تشکیل دولت، نخست «قرارداد اجتماعی» منعقد شد و ۷۲ تن [به روایتی ۷۳ تن] از نمایندگان قبایل که افراد سرشناس و برجسته بودند، این قرارداد را پذیرفتند و امضا کردند. پس از این قرارداد پیامبر به مدینه تشریف آورد و دولت مدینه تشکیل شد.
امروزه نظریۀ «قرارداد اجتماعی» یا «میثاق اجتماعی» در حوزۀ جامعهشناسی سیاسی بسیار مطرح است. در عصر جدید، این نظریه از زمان ژان ژاک روسو (۱۷۱۲ ـ ۱۷۷۸م. متفکر سوئیسی ـ فرانسوی قرن هجدهم میلادی و عصر روشنگری اروپا) مطرح شده است.
آنحضرت بعد از تشریفآوری به مدینه سه کار مهم انجام داد: ۱٫ نخست مسجد النبی را ساخت و قبل از آن در قبا مسجد ساخته بود؛ ۲٫ میان مهاجرین و انصار پیوند اخوت و برادری برقرار کرد که درواقع احیای نظام ولاء عربها بود؛ ۳٫ میثاق و قرارداد مدینه را برای تعیین و رعایت حقوق دینی و مدنی مسلمانان و یهودیان تنظیم کرد.
پیامبر با تنظیم این پیماننامه به جامعۀ مدینه نظم بخشید و جامعۀ جدیدی را برای ساکنان آن سازمان داد. این پیماننامه مطابق اصول و ارزشهای انسانی با الهام از تعالیم وحیانی تنظیم شده بود و با ساختار قبلی جامعۀ مدینه و سرزمین حجاز که براساس تعصبات نژادی و قبیلهای استوار بود، اختلاف اساسی داشت.
پیامبر پس از برقراری صلح و معاهدههای نظامی و سیاسی با ساکنان مدینه و قبائل اطراف مدینه، تصمیم گرفت پیام دین توحیدی را به امپراتوریهای جهان برساند و آنها را نیز به همراهی با نهضت اجرای عدالت الهی فراخواند و برای برقراری روابط سیاسی برای رومیان و ایرانیان نامه فرستاد. معروف است هنگامیکه رسولخدا امپراتور روم و خسرو ایران را به پذیرش اسلام دعوت کرد، نپذیرفتند و دعوت آنحضرت را رد کردند. سپس پیامبر از سوی خود نامههایی برای پادشاهان و امیرانی که زیر سیطرۀ آن دو بودند فرستاد، از قبیل حبشه، غسانیها، مردم بحرین، عمان، یمن، نجران، حضرموت، مُهره و دیگران. برخی از اینها پذیرفتند و رستگار شدند و برخی نپذیرفتند و به تباهی افتادند.
جهان اسلام تا حدود صد سال پیش یعنی نیمۀ اول قرن چهاردهم هجری قمری برابر با ربع اول قرن بیستم میلادی و رخداد بزرگ فروپاشی امپراتوری عثمانی، از یک مرکزیت سیاسی و قدرت جهانی در عرصۀ بینالمللی برخوردار بود. با از دست رفتن این مرکزیت سیاسی، جهان اسلام با چالشهای داخلی و تهدیدهای بیرونی بسیاری مواجه شد، از جملۀ این چالشها و یکی از مهمترین آنها چالش در حوزۀ اندیشۀ سیاسی بود. طی این صد سال، متفکران و اندیشمندان مسلمان و جنبشهای اسلامی، کوششها و تأملات بسیاری را در این زمینه انجام داده و آزمون و خطاهای بسیاری را تجربه کردهاند. براین اساس ما همواره و بهویژه در دنیای امروز نیازمندیم که به بعد سیاسی سیرۀ نبوی و تاریخ اندیشۀ سیاسی اسلام توجه جدی بکنیم. به مطالعه و پژوهش دقیق و وسیع در این زمینه بپردازیم و تلاش کنیم با نگاهی آگاهانه، منصفانه و واقعگرایانه به تحلیل درستی در این زمینه برسیم، و بر اساس یک تحلیل درست، وضعیت سیاسی امروز جهان اسلام و ساختار دولتهای موجود در کشورهای اسلامی را ارزیابی کنیم.
متن کامل این مقاله را در شمارۀ ۷۴-۷۵ مجلۀ ندای اسلام بخوانید
6 Comments
حم شادکام
مکه بودش گر وطن
در آن بدید بس فتن
آنجا بودست قریه ای
با حق نمود پس سخن
مرا کوچان به آن جای
که خوش داری ذوالمنن
فرمود بکوچ به یثرب
اهلش بسته دل به من
برادری شد برجای
گفتگو شد هر سخن
برهوت کین و خشم
پس بگردید چون چمن
به مدینه چون کوچید
فارغ گردید از محن
ندای اسلام
سلام علیکم لطفا مشخصات خودتان را کامل قید فرمایید تا شعر شما را در صورت تایید در بخش پژواک مجله چاپ کنیم.
حم شادکام
سلام علیکم! بنده حاجی محمد شادکام هستم که قطعه شعر ماندن فیه را در وصف خاتم الأنبیاء ( ص ) بقلم جاری کرده و به حضور دوستان تقدیم داشته ام.وانگهی در این ایام خشکسالی سیل آور آرزوی عافیت امت نبوی را صمیمانه إبراز می دارم.
ندای اسلام
علیکم السلام
درود بر شما
ندای اسلام
ساکن کجایید جناب شادکام؟
حم شادکام
بنده ساکن گرگان در استان گلستان است.