در زندگی بسیاری از قهرمانان و ستارههای ورزشی دنیا از شهرت، ثروت و محبوبیت، بهعنوان سه مؤلفهٔ اصلی برای خوشبختی یاد میشود که برخی از این افراد در فرآیندی خلاقانه و به مدد تواناییهای خارقالعادۀ فردیشان با کسب افتخارات متعدد در عرصههای گوناگون، در جوانی ستاره میشوند و طعم هر سه را میچشند؛ هم محبوب میشوند و هم مشهور و ثروتمند. باوجوداین و ازآنجاکه گرایش به کمال و تعالی، امری ذاتی و نهفته در ژرفای وجود انسانهای بلندپرواز و بااراده است و هیچ لذّت جسمانی نیازهای روحی آنان را تأمین نمیکند، روند زندگی برای آنان رضایتبخش نیست و بعد از مدّتی کوتاه، اضطراب، افسردگی و سردرگمی ذهنشان را بیمار میکند و ادامهٔ جریان زندگی خستهکننده، ملالانگیز و رنجآور میشود. برای رسیدن به ساحل آرامش و دستیابی به زندگی حقیقی هنوز جای یک انتخاب برایشان باقی است و برای کسب یک مدال استثناییِ دیگر باید اقدام کنند و بکوشند؛ انتخاب یک دین و آیین برحق آسمانی که در هیاهوی زندگیِ پرزرقوبرق و آکنده از سرگردانی و تعارضات فکری بهترین انتخاب برای معنیبخشیدن و هدفدادن به زندگی است. دین اسلام همان انتخاب برتر زندگیست که بهعنوان نیرومندترین عامل رهایی از آشفتگی و جذب آرامش و سعادت ابدی و با ارائهٔ دلپسندترین و خِرَدپذیرترین معنا از حیات انسان و جهان، به زندگی نشاط و حرکتی تازه میبخشد.
ستارهها و چهرههای سرشناس و مطرح زیادی گمشدهٔ خود را در این دین یافتند و با به آغوشکشیدن آن به لذتهایی فراجسمانی دست یافتند.
یوسفاستیس، مایک تامسون، کت استیونس، نیکولاس آنلکا، فرانک ریبری از جملهٔ آن ستارههای رهیافته به دین مبین اسلام هستند که با پذیرش این دین، مسیر زندگی خود را تغییر دادند.
اما از محمّدعلی کلی در حوزهٔ ورزش و بلکه فراتر از آن بهعنوان افسانهای تکرار ناشدنی یاد میشود که شاید تاریخ دیگر نظیر آن را به خود نبیند. او در تاریخ ورزش و رشتهٔ بوکس یک استثنا و نابغه بود که پا را فراتر از رینگ بوکس گذاشت و قلب میلیاردها انسانها را تصاحب کرد. خیلیها او را با رجزخوانیهای بیباکانه و ضربههای سنگین و مشتهای کوبندهای که بر سروصورت حریفان غولپیکرش در رینگ بوکس فرود میآورد، میشناسند. اما محمدعلی خارج از رینگ بوکس هم، چهره و نماد بود و پس از روی آوردن به دین مبین اسلام و متحولشدن از لحاظ رفتاری و شخصیتی، در عرصههای اجتماعی و مدنی، فعالیتها و خدمات زیادی از خود برجای گذاشت و بهعنوان یکی از قهرمانان و انسانهای بزرگ قرن بیستم در تاریخ ماندگار شد.
شروع کار قهرمان
ستارهٔ تاریخ مشتزنی جهان با نام محمدعلی کلی یا همان “کاسیوس مارسلوس کلی” قبلی در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۴۲ میلادی در ایالت کِنتاکی ایالات متحده آمریکا از پدر و مادری آمریکاییآفریقاییتبار زاده شد. پدرش نقاش و تابلونویس بود و مادرش کارهای خانه را انجام میداد.
ورود محمدعلی به رینگ بوکس و افتخارآفرینی او در این عرصه با یک اتفاق همراه بود. فقط دوازده سال از عمر درخشان و پرماجرای ۷۴ سالهاش سپری شده بود که دوچرخهاش دزدیده شد و او برای گرفتن انتقام از دزد و بازپسگرفتن دوچرخه به پلیسی مراجعه کرد که خود مربی بوکس بود. جو مارتینِ پلیس از همان نگاه اوّل به اراده، استعداد ورزشی و اعتمادبنفس بالای محمدعلی پیبرد و دانست که او خوراک این ورزش پرطرفدار است. جو مارتین به محمدعلی توصیه کرد برای پیدا کردن دزد و یافتن دوچرخهاش ابتدا باید شیوهٔ مبارزهکردن را یاد بگیرد و تحتنظر او به تمرین بوکس بپردازد.
این برخورد اتفاقی منجر به حضور محمدعلی در این رشته شد و ایدهٔ بوکسور شدن را در ذهن او پروراند که با این شروع، بعدها در ایالت متحدهٔ آمریکا لقب «بزرگترین» را به خود اختصاص داد و نامش در جهان با عنوان قهرمان افسانهای و مسلمان سنگینوزن جهان درخشید.
البته برای ورود محمدعلی به حرفهٔ مشتزنی این اتفاق فقط یک قسمت مسئله بود. وجود نابرابریها و تبعیض نژادی علیه سیاهان، محمدعلی را به شدت آزار میداد و از کودکی خاطرات سیاهی را در ذهنش پدید آورده بود. او خاطرهٔ تلخ مرگ وحشیانه و فجیع کودک سیاهی را که با او در یک روز متولد شده بود و قربانی خشونتهای نژادی شده بود، هرگز فراموش نمیکرد. در شهری که محمدعلی دوران کودکی خود را سپری میکرد تفکیک نژادی برقرار بود. سیاهپوستان شهر لوئیویلِ ایالت کنتاکی اجازه حضور در اماکن عمومی نظیر رستورانها، هتلها و سینماها را نداشتند و اماکن مخصوصی برای آنان وجود داشت. آنان همواره در معرض ظلم و خشونت بیرحمانهٔ سفیدپوستان قرار میگرفتند و حتی فروشگاهها از ارائهٔ خدمات به آنان امتناع میکردند و بر سردرشان علامت “فقط سفیدها” و یا “رنگینپوستها را نمیپذیریم” نصب بود. سفیدها، سیاهان شهر لوئیویل را به دیده تحقیر مینگریستند. در یک مورد کارمند فروشگاهی حتی از دادن آب آشامیدنی به محمدعلی کوچولو بهخاطر رنگ پوستش امتناع کرده بود که به گفته مادرش او نیز از این بابت بسیار گریسته و برای سالها از سفیدپوستان وحشت داشته است. این شرایط دشوار، روحیهٔ ضد نژادپرستی محمدعلی را تقویت کرد و رینگ بوکس بهانهای شد برای نعرههای آزادی محمدعلی علیه ظلم، تبعیضِ نژادی و نابرابریهای اجتماعیِ آن دوران. محمدعلی با جانسختی، تمرین زیاد و طاقتفرسا و ارادهٔ قوی و دیدگاههای صریح و قاطعی که ابراز میداشت ظلم، تبعیض و نابرابری را به چالش کشید تا علاوهبر یکهتازی در رینگ بوکس، در کنار بزرگانی چون ماندلا و گاندی به نماد آزادی و برابری در جهان تبدیل شود.
پذیرش اسلام و امتناع از حضور در جنگ ویتنام
داستان اسلام آوردن محمدعلی کلی به سال ۱۹۶۴میلادی برمیگردد. زمانی که او سانی لیستون معروف را شکست داده بود و به جرگهٔ «مسلمانان سیاهپوست» پیوست و این دقیقاً زمانی بود که تنور جبهههای جنگِ وحشتناک ویتنام داغ بود. محمدعلی به لطف آشنایی با جنبش “ملت اسلام” و آشنایی با الیجا محمد و مالکوم ایکس، از فعالان حقوق مدنی و رهبران مسلمان آمریکایی، اسلام را شناخت و پذیرفت. قهرمان سنگینوزن بوکس جهان با پذیرش دین اسلام قدرتمندتر از قبل شد و برای مبارزه در رینگ بوکس و حمایتهای سیاسی و اجتماعی خود از محرومان و تداوم فعالیتهای مدنی قوّت قلب بیشتری گرفت. اسلام، شخصیت، رفتار و نام کاسیوس مارسلوس کلی را تغییر داد و از محمدعلی جوان، اسطورهای تاریخی ساخت که محبوب میلیاردها انسان و میلیونها مسلمان شد. محمدعلی برای جامعهٔ سیاهپوستان آمریکا نیز به نمادی از حقوق مدنی بدل شد که برای تحقق آزادی، عدالت و برابری میجنگید و تبعیض، نابرابریهای اجتماعی، و برتریِ بر اساس رنگ و پوست را از صحنهٔ باورها کنار میزد. نقش اسلام تا حدی در زندگی محمدعلی برجسته بود که مانع از حضور او در ارتش آمریکا برای جنگ با ویتنام شد و شدت علاقهمندی او به اسلام سبب شد تا به درخواست دادگاه برای حضور در جنگ ویتنام نه بگوید؛ جنگی که ایالات متحده آمریکا پس از کشمکشهای فراوان و ریختن میلیونها تُن بمب بر شهرهای ویتنام شمالی و کشتار هزاران انسان بیگناه در باتلاق آن فرورفت و در نهایت با شکست از صحنهٔ آن کنار کشید. محمدعلی با قاطعیتِ تمام سر حرف خود ایستاد. این اقدام محمدعلی خشم دولتمردان آمریکا را برانگیخت و با به تعلیق درآمدن گواهینامهٔ بوکس او، به مدت پنج سال از فعالیت در این رشته محروم شد که بعد از ۳ سال این حکم بهرأی دادگاه عالی آمریکا لغو گردیده و محمدعلی در سال ۱۹۷۱میلادی مجددا به میادین مشتزنی بازگشت.
طیِ سه سالی که محمدعلی از رشتهٔ بوکس کنار گذاشته شد ورزش بوکس طعم و زیبایی خود را از دست داد و از شأن و جذابیت آن کاسته شد. محمدعلی در این سه سال بیشتر به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی روی آورد و در دانشگاهها، برنامههای تلویزیونی و مجامع سیاسی زیادی حضور یافت و سخنرانی نمود.
وداع از رشتۀ بوکس و ابتلا به بیماری
پرافتخارترین ورزشکار تاریخ بوکس در سال ۱۹۸۱ میلادی و در سن ۴۰ سالگی در حالیکه کلکسیون افتخاراتش تکمیل شده بود از این رشته که با نام او بیشتر شناخته شد، برای همیشه کنار رفت و مسیر متفاوتی را برای تحقق اهدافش دنبال نمود. سه سال بعد به بیماری سندروم پارکینسون مبتلا شد؛ پارکینسون یا همان بیماری رعشهٔ عضلات با علائمی از قبیل جویده سخنگفتن، لرزش دستها و چرخش عضلانی صورت همراه است و این حالت در اثر ضربههای مغزی و از بین رفتن بعضی سلولها که عامل تولید مادّهای بهنام دوپامین هستند ایجاد میشود. به سبب این بیماری، سالهای آخر زندگی محمدعلی سخت میگذشت و آن نشاط، چابکی و سخنوری گذشته را از او گرفته بود. اسطورهٔ بوکس جهان طی این سالها بیشتر به عبادت خدا، تلاوت قرآن، انجام امور خیریه، پاسخ به نامهها و رسیدگی به وضعیت بد کودکان میپرداخت و بهعنوان سفیر صلح، به کشورهای مختلف سفر میکرد. این اسطورهٔ تکرارنشدنی بوکس جهان بالاخره در تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۱۶ میلادی در سن ۷۴ سالگی در بیمارستان اسکاتسدیل شهر آریزونا درگذشت. پس از یک هفته، مراسم خاکسپاری محمدعلی با حضور شخصیتها و چهرههای برجستهٔ سیاسی، اجتماعی و ورزشی دنیا در زادگاهش؛ شهر لوئیویل ایالت کنتاکی برگزار شد.
انساندوستی و عشق به مردم
محمدعلی با آنکه در رشتهٔ خشن و بیرحمی مثل بوکس پیکار میکرد، قلبی مهربان داشت و به همهٔ انسانها عشق میورزید. شهرت او مثل قهرمانان دیگر باعث وحشت او از مردم نشده بود و هیچ دیوار و حائلی بین او و مردم ایجاد نکرده بود. او با کودکان بسیار صمیمی بود و حتی با افراد معمولی و پیشخدمتها سلام میداد و گفتوگو میکرد؛ چیزی که معمولا تعجب و تحسین دیگر همراهان او را برمیانگیخت. به بسیاری از کشورهای فقیر و قحط زده مسافرت میکرد و برای کاستن از درد محرومان و ستمدیدگان جهان میکوشید. محمدعلی آرزو میکرد هیچکسی بهخاطر رنگ، پوست و مذهب خود مظلوم واقع نشود. محمدعلی با شخصیت استثنایی و رفتار مطلوبی که داشت تاثیر بیحد و حسابی بر تمامی ملت آمریکا گذاشت و سمبلی شد برای همهٔ کسانیکه رؤیای قهرمانی را با جنبههای انسانی و عاطفی آن میخواهند.
سخنگوی بینظیر و تلاشگر خستگیناپذیر
محمدعلی چه در دوران ورزشی و چه بعد از آن سخنرانی تاثیرگذار و الهامبخش بود. او با بیانات پرشور، هیجانانگیز، نیشدار و هدفمندش رشتهٔ بوکس را با مسائل سیاسی و اجتماعی گره زد و آن را در مسیر تحقق عدالت اجتماعی بهکار بست. مشهور است که محمدعلی رجزخوانی بیباک و جسور بود که پیش از مبارزه نیز حریفانش را عصبی و آشفته میکرد. او هر جا دوربینی میدید از فرصت استفاده میکرد و با هوادارانش لب به سخن میگشود و پیامش را به آنان میرساند و این کار را خیلی خوب بلد بود؛ سخنان محمدعلی سنجیده، هدفمند، انرژیزا و حاصل ذهن ورزیده و نبوغ او بود که تاثیر زیادی بر مردم میگذاشت. بسیاری از سخنان و قولهای او قابِ دیوارِ هزاران خانه شد و بر صفحهٔ دل انسانهای زیادی به یادگار ماند. محمدعلی از تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف هرگز خسته نمیشد و تلاش سخت و طاقتفرسا را در دوران جوانی هزینه کرد تا یک عمر بهعنوان قهرمان بزرگ جهان زندگی کند.
معتقد به مذهب و پایبند به ارزشهای اخلاقی
قهرمان بوکس سنگینوزن جهان وقتی اسلام را بهعنوان برترین آیین آسمانی و بهترین برنامهٔ زندگی پذیرفت همهٔ قوانین آن را در زندگی پیاده نمود و مطالعهٔ قرآن و آموزههای دینی و فعالیت در راستای تحقق عدالت در حق سیاهانِ ستمدیده آمریکا را در دستور کار خود قرار داد. بر باورهای مذهبی خود بهحدی پایبند بود که با وجود بههدر رفتن سهسال از درخشانترین سالهای زندگیاش، اصول اعتقادی و ارزشهای اخلاقی خود را زیر پا نگذاشت و به جنگی که هیچ توجیهی از آن در ذهن نداشت نرفت. او از خوشگذرانی و هوسرانی و نوشیدن مشروب و انجام اعمال منافی با اصول اسلامی بیزار بود و با آنکه قوی و قدرتمند بود برای کسی در هیچ جایی مشکلی ایجاد نمیکرد. او به عنوان مسلمانی معتقد و پایبند به ارزشهای اخلاقی، از آزار و اذیترساندن به دیگران دوری میجست بلکه عشق به مردم، محبت با کودکان و همدردی با ستمدیدگان جهان در شخصیت قهرمانانهٔ او موج میزد.
اظهارنظر برخی از چهرههای مطرح دربارۀ محمدعلی کلی
مالکومایکس، فعال مسلمان حقوق مدنی: محمدعلی (کلی) سیگار نمیکشد، مشروب نمیخورد و تا به حال هرگز هیچ مشکلی برای کسی نیافریده است. سابقه او پاک و درخشان است اگر او سفیدپوست بود، سمبل همهٔ جوانان آمریکایی شناخته میشد. (توماس هوسر، ابعاد زندگی محمدعلی کاسیوس کلی/۴۰)
رمزی کلارک، دادستان کل اسبق آمریکا:
استقلال شخصیتی او نوع خاصی از استقلال بود. تقریباً این استقلال جزء وجودش بود. گویی از ابتدا مستقل زاییده شده است. من یقین دارم حتی وقتی پنج ساله بود، چنین استقلالی در وجود داشته است. او فقط آن چیزی را انجام میداد که فکر میکرد باید انجام دهد. او آدمی نبود که تسلیم زور و تهدید شود او کاملاً انسان مستقلی است و اینطور بودن در نظر بعضیها بسیار خطرناک است.(همان:۳۵)
سیلوستر استالونه، بازیگر مشهور، کارگردان و نویسنده آمریکایی: مایک تایسون هر اندازه بزرگ و مسلط باشد، هرگز نمیتواند جائی حتی نزدیک به محمدعلی کلی برای خود تصاحب کند. این دو نفر بههیچوجه قابل مقایسه با هم نیستند. تنها چیزی که نمیشود از کسی گرفت یا به او داد، خوی و خصلت بزرگمنشی است.(همان:۱۲۲)
بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق آمریکا:
محمدعلی به همۀ ما چنین آموخته بود: از هر نژاد و رنگی که باشید و هر دین و مسلکی داشته باشید، همواره میتوانید از وجود خود و آنچه هستید، احساس فخر و مباهات کنید. (همان:۱۵۶)
برخی از سخنان الهامبخش کلی
شما واقعا شکست نمیخورید وقتی برای چیزی میجنگید که به آن باور دارید. شما زمانی شکست میخورید که از نبرد برای آنچه به آن اهمیت میدهید دست میکشید. (هانا یاسمینعلی، روح یک پروانه:۱۳۰)
قهرمانان در باشگاهها ساخته نمیشوند، قهرمانان از چیزی در اعماق وجود خود ساخته میشوند، از خواستن، از رویا، از بصیرت، آنها باید مهارت و اراده داشته باشند. اما اراده باید از مهارت آنها قویتر باشد.(همان:۱۳۰)
وقتی خدا با شماست هیچکس نمیتواند شکستتان دهد. من تمام ایمان خود را به خدا عرضه کردهام و در پاداش، خداوند مرا از قدرت و شجاعت سیراب کرده است. (همان. ۱۰۴)
دوست دارم بهعنوان مردی به یاد آورده شوم که سه بار قهرمان سنگینوزن جهان شده، مردی که شوخطبع بود، مردی که با همه درست رفتار میکرد. کسی که هرگز نگاه تحقیرآمیز به کسانی که پایینتر بودند، نینداخت. مردی که تا جایی که توانست به دیگران کمک کرد. مردی که به هر قیمتی پای باورهایش ایستاد. مردی که همواره تلاش کرد تمام انسانها را با ایمان و عشق متحد کند.(همان:۱۸۶)
زندگیهای ما سفرهایی هستند که باید جوابهایمان را در آن پیدا کنیم و راهی برای خود دریابیم. در سفر زندگیام، اسلام را پیدا کردم. اگر مسلمان نبودم هرگز برای چیزهایی که پایشان ایستادم مبارزه نمیکردم. اگر مسلمان نبودم اسمم را عوض نمیکردم تا صلح را در جهان پخش کنم و اینقدر مورد لطف و توجهٔ مردم قرار نمیگرفتم. اگر مسلمان نبودم، هرگز به انسانی که امروز هستم، تبدیل نمیشدم. دنیا هیچوقت محمدعلی را نمیشناخت.(همان:۷۲)
برای هدفی که میجنگید، چیزی از دست نمیدهید. فکر میکنم بازندۀ واقعی کسی است که هدفی ندارد.(ورزش۳)
از هر لحظهٔ تمرین متنفر بودم، اما میگفتم، “تسلیم نشو. الان این سختی را تحمل کن و باقی عمرت را مثل یک قهرمان زندگی کن. (مجله اینترنتی راز موفقیت)
موفقیت همیشه با پیروز شدن به دست نمیآید. موفقیت واقعی زمانی است که ما بعد از افتادن بلند میشویم. بعضی کوهها بلندتر از دیگران هستند. بعضی جادهها شیب تندتری دارند. همیشه سختیها و موانعی وجود دارند اما شما نباید بگذارید که آنها شما را متوقف کنند. حتی در سختترین جادهها نباید ناامید شوید.(ایسنا)
سخن پایانی
بدون تردید محمدعلی کلی یک از چهرههای ماندگار و بهیادماندنی تاریخ ورزش و یکی از پرچمداران عرصهٔ آزادی و برابری شناخته میشود. محمدعلی برای بهبود و ترقّی جماعتی از مردم وارد رینگ بوکس شد و تحقّق برابری و عدالت را برای سیاهان هدف بزرگ خود میدانست؛ هدفی که بعدها تعمیم شد و شکل جهانی به خود گرفت. او هدفش کسب مدال نبود و هرگز برای پول، عنوان قهرمانی و یا هر نوع سود دیگری که بتوان تصوّر کرد نمیجنگید و بههمینخاطر مدال ارزشمند طلای المپیک خود را در رودخانهٔ اوهایوی آمریکا انداخت. محمدعلی اهدافی فراتر از رینگ بوکس داشت. او مسلمانی معتقد و پایبند بود و از شخصیتی استثنایی، بینظیر و محبوبی برخوردار بود. شاید بتوان او را محبوبترین و دوستداشتنیترین قهرمان جهان نامید. کسی که حتی رؤسای جمهور و رهبران سفیدپوست آمریکایی او را به کاخ سفید دعوت میکردند و با او عکس یادگاری میگرفتند و ترجیح میدادند صندلیشان در کنار صندلی محمدعلی باشد.
محمدعلی مایل بود تاریخ از او اینگونه یاد کند: «من میخواهم مردم و تاریخ دربارهام بگویند او کسی بود که بهخاطر اعتقاداتش جنگید، بگویند برای حقوق مردمش مبارزه کرد، بگویند سیاهپوستی بود که در مقابل ظلم ایستاد و بگویند معتقد راستین خدا».(توماس هاوسر، ابعاد زندگی محمدعلی کلی:۱۴۶)
۱. توماس هاوسر؛ ابعاد زندگی محمدعلی کلی (کاسیوس کلی)؛ ترجمهٔ محمدرضا طبیبزاده؛ چاپ اول، [بیجا]: چاپخانه علمی. ۱۳۷۷ هـ.ش
۲. محمدعلی، هانا یاسمین علی؛ روح یک پروانه؛ ترجمهٔ ماشاءالله صفری، طاها صفری؛ چاپ اول، تهران: انتشارات گلگشت ،۱۳۹۲ هـ.ش.
۳. ویکیپدیا
۴. www.yjc.ir
۵. خبرگزاری مهر
۶. ورزش ۳
۷. ایسنا
نوشتۀ عبدالحکیم نارویی
چاپ شده در شمارۀ ۶۹-۷۰ مجلۀ ندای اسلام